اصل اول:
به هدف و نتیجه کار خود توجه کنیم. آیا برنامه ما فوایدی برای جامعه و طبیعت دارد؟ یک غارنورد مسئولیت پذیر برای اهداف غیر لازم و غیر ضروری به غار نمیرود. اهداف ضروری مثل امداد و نجات، اهداف لازم مثل نقشه برداری، پاکسازی و...
پیمایش غار کار بیهودهای است.
اصل دوم:
غارنوردی یک کار گروهی است نه انفرادی؛
نحوه انجام آن بهتر است گروهی باشد و هر غارنوردی دانش، توانایی و تجهیزات لازم برای برنامه خود را داشته باشد و بخشی از کل زحمات را به عده بگیرد. نتایج آنهم باید به نام تمام گروه رغم بخورد که اینکار با نوشتن گزارش برنامه و درج نام تمام اعضای تیم و کاری که هر فرد انجام داده است قابل انجام خواهد شد.
هر فردی از گروه غارنوردی مسئول ایمنی و حفاظت از خود و جان دیگر همنوردان خود است.
شراکت در تهیه تجهیزات گروهی و نگهداری از آنها، آموزش و تمرین تکنیکهای استاندارد و امداد و نجات نیز از دیگر مسئولیتهای عضو یک گروه غارنوردی است.
اصل سوم
ما در مقابل طبیعتی که از آن استفاده میکنیم مسئولیم؛ در حین غارنوردی چگونه میتوانیم از غارها حفاظت کنیم و مراتب احتیاط در این محیط حساس را بجا آوریم. کسی غیر از ما به غار نمیرود پس حفاظت از حیات و آبهای زیرزمینی، احترام به آثار با ارزش طبیعی و باستانی مثل غارنهشتهها و استخوانها یا اشیای باستانی وظیفه ماست.
نه تنها در هنگامی که داخل غار هستیم احتیاط لازم و احترام به طبیعت ضروری است بلکه حتی زمانی که آنرا ترک کردهایم هم در قبال غار مورد نظر مسئولیم.
وقتی ما در غار هستیم از آن حفاظت میکنیم ولی آیا وقتی آنرا ترک کردیم و در خانه به استراحت مشغولیم هم خطری متوجه غار هست؟
چگونه میتوانیم در زمان عدم حضور در غار همچنان از آن حفاظت کنیم؟
آیا بستن درب غارها به این هدف کمکی میکند؟
اصل چهارم:
ما تور گردشگری نیستیم، به دلیل گمراه شدن اکثر گروههای کوهنوردی به سمت گردشگری بیضابطه و اجرای برنامههای طبیعتگردی رایگان که خارج از عنوان و تخصص آنها است؛ تفکر علاقمندان به غارنوردی هم تخریب شده و آنها تصور میکنند که لابد یک گروه غارنوردی هم مانند کوهنوردان با هدف گردش بیهوده و مجانی در غارها تشکیل شده است. بنابراین در بدو ورود به یک گروه یا حتی انجمن غار اولین سوالشان درباره نحوه اجرای برنامه گردش و تفریح در یک غار است. پیش آمده که حتی برخی از آنان برای عدم اجرای چنین برنامهای به مسئولین گروه اعتراض هم کردهاند که نشانه متوقع بودن آنها است. این در حالی است که اصالت غارنوردی در کاوش، مطالعه و در نهایت تلاش برای حفاظت از غارها بوده است. پس نتیجه میگیریم که ما بعنوان یک گروه غارنوردی ماهر تور گردشگری رایگان نیستیم و وظیفهای نسبت به چرخاندن و خوشحال کردن کسی داخل غارها نداریم.
اگر کسی مایل به گردش و تفریح داخل غاری است ابتدا باید نحوه قدردانی و احترام لازم به این طبیعت را بیاموزد و آنرا با شهربازی رایگان اشتباه نگرفته باشد و در ادامه هزینه کافی برای چنین گردشی پرداخت کند که بهترین مکان برای هدف او هم مسلما غارهایی هستند که رسما توریستی شدهاند.
از سوی دیگر ارایه تعریف غلط ورزش حرفهای از غارنوردی توسط سازمانهای غیر مرتبط کوهنوردی هم سختی کار را دوچندان کرده است و باعث بروز تفکرات اشتباهی مبنی بر مسابقه، مدال و رقابت ورزشی در این طبیعت شده است.
امروزه شاهد ورود افرادی به غارنوردی هستیم که از غارها فقط عمودیهایشان را و از عمودیها فقط عمیقترینشان را به قصد شهرت بیشتر صرفا پیمایش میکنند.
آنها از یک گروه غارنوردی انتظار اجرای برنامه غیرمسئولانه پیمایش غارهای عمودی کاوش شده را دارند که یک توقع غیر محیط زیستی است.
بهتر است که یک گروه غارنوردی مسئولانه خود را از بروز چنین توقعاتی مصون بدارد و در هر برنامه با توجه به اهداف و تعاریف اصیل غارنوردی اقدام به اجرای برنامه کند.
اصل پنجم:
غارنوردی با کمترین میزان آلودگی و تخریب؛
ما در هیچ صورت و زمانی نمیتوانیم ادعای عدم آلودگی غارها را داشته باشیم و بگوییم که به روشهایی دست یافتهایم که هیچ آلودکی و تخریبی از خود به جا نمیگذاریم.
هر ورود ما با هر هدفی بخشی از این طبیعت را مورد تاثیر منفی قرار میدهد.
بنابراین تلاش ما بر کم کردن میزان تخریب و آلودگیمان در حین عبور و فعالیت در غارها است تا طبیعت فرصت بازسازی خود را داشته باشد.
برای اطلاعات بیشتر قبلا روشهای کم کردن آسیب غارنوردی به غارها را ترجمه و منتشر کرده بودیم.
مطالعات علمی جدید در این راستا به ما میآموزد که کجا و و با چه رفتاری در غارها آسیبزا هستیم و روشهای بدست آمده از آزمون و خطا نحوه کم کردن این آسیب را برای ما به ارمغان میآورد.
اصل ششم:
غارنوردی با تیم کوچک مسئولانه و با تیم بزرگ غیر محیط زیستی است؛
بر اساس اصل اول و پنجم که مبنی بر مفید بودن غارنوردی و کم کردن آسیب ناشی از آنست، ما سعی میکنیم برای بستن تیم غارنوردی در برنامه خود فقط به تعداد لازم افراد دارای مهارت مربوط را همراه کنیم.
به عنوان مثال برای یک تیم نقشه برداری از غار حداکثر سه نفر و تیم عکاسی دو نفر کافی است پس تیم ما نهایتا از پنج نفر از افرادی که چنین مهارتی را به حد مطلوب داشته باشند تشکیل میشود.
اگر به میزان آلودگی هر غارنورد عددی را تخصیص دهیم، به عنوان مثال ۲۰واحد، یک تیم پنج نفره صد واحد و تیم چهل نفره هشتصد واحد امکان تخریب و آلودگی غارها را دارند. پس اگر همچنان با تیمهای کوچک به غارها برویم میتوانیم آینده سلامت آنها را تضمین کنیم.
از طرفی دیگر شما فرضا سی نفر را با خود به غاری میبرید و آنها تمایل دارند همین خاطره را با باقی آشنایان و اقوام خود تکرار کنند و هر کدام چندین نفر دیگر را همراه میکنند و بعد از چند سال غار به شهر بازی تبدیل میشود.
اصل هفتم
از خودمان شروع کنیم؛
اولین قدم حفاظت از غارها پذیرفتن تاثیر منفی فعالیت خودمان بر روی این پدیده طبیعی است.
مادامی که ما خود را از هر ایرادی مبرا بدانیم و تصور کنیم طیف ما و همفکران ما هیچ تخریب و آلودگی در غارها ایجاد نمیکنند و همه تقصیرها گردن دیگران است و انگشت اتهام را مدام به سمت افراد غریبه نگاه داریم اشتباهات تصحیح نخواهند شد.
روند مطلوب درست از روزی آغاز خواهد شد که به رفتارها و انتخابهای نادرستمان پی ببریم و سعی در تصحیح آنها داشته باشیم.
مسلما در این راه هیچ وقت به کمال و صد در صد نمیرسیم که چنین وضعیتی ثابت میکند که این اصل همیشه بر جای خود استوار است و ما نیازمند دانش بیشتر و روشهای بهتر به صورت متداوم هستیم.
استفاده از علم و تجربه دیگر همفکران در سایر نقاط دنیا همیشه سرعت بهبود را افزایش میدهد.
اصل هشتم
صبور باشیم و متانت را پیشه کنیم.
غارها پدیدههای طبیعی هستند که میلیونها سال قبل از اینکه ما آنها را بیابیم همانجا بودند و میلیونها سال بعد از رفتن ما هم باقی خواهند ماند. برای اجرای برنامه نباید عجول بود زیرا این رفتار هم از ایمنی گروه ما میکاهد و هم باعث تخریب طبیعت میشود.
یکی از نمونههای تاثیر منفی عجله عدم صبر برای اتمام فصل خواب زمستانی خفاشها و ایجاد مزاحمت در این فصل برای این پستانداران مفید یا عدم توجه به فصول پر باران و سیل خیز است.
از دیگر نمونهها عجله برای همنوردی با افراد آموزش ندیده بوده که طی دهها سال باعث تخریب و آلوده شدن هزاران غار شده است.
غارها فرار نمیکنند و همیشه همانجایی که شکل گرفتهاند هستند و نیازی نیست که با عجله به سمت آنها برویم، پس میتوانیم سر فرصت هم آموزشها و تجهیزات را تکمیل کنیم و هم از ورود در فصول نامناسب برحذر باشیم.
جلال زارعی-پاییز ۹۷